سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خود رأیی ات تو را می لغزاند و در مهلکه ها سرنگون می سازد . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

صفحات اختصاصی
 
صفحه استان بوشهر
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :5
بازدید دیروز :12
کل بازدید :153884
تعداد کل یاداشته ها : 12
103/9/4
9:47 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
مهدی بردبار[160]
یکی و هیشکی

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
قدیمی ها[9]
لوگوی دوستان
 

پیوند دوستان
 
عاشق آسمونی دلنوشته های قاصدک لحظه های آبی( سروده های فضل ا... قاسمی) دل نوشته ها ولی امر مسلمین جهان امام مطلق سید علی س پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار همنشین سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani قیدار شهر جد پیامبراسلام هواداران بازی عصر پادشاهان ( Kings-Era.ir ) سایه ● بندیر ● سدید کاشان .::نهان خانه ی دل::. بچه مرشد! هم نفس سیب خیال مُهر بر لب زده نشریه حضور MNK Blog کانون فرهنگی شهدا ****شهرستان بجنورد**** عشق الهی .: شهر عشق :. سکوت سبز جاده مه گرفته دل تنها عکس های عاشقانه مهاجر منطقه آزاد ابـــــــــــرار خون شهدا بچه های خدایی سعادت نامه .:: دلنوشته های یک فروند چریک ::. شهریار کوچه ها السلام علیک یا علی بن موسی الرضا شاید این جمعه بیاید شاید :: امـــید وصـــل :: اواز قطره محمد قدرتی یک قدم تا ظهور جیغ بنفش در ساعت 25 گروه اینترنتی جرقه ایرانی شاخابه عشق اجتماعی ایـــــــران آزاد * ی جایی برای همه * منتظران شهادت این نجوای شبانه من است FANTOM نوری چایی_بیجار صاعقه همسایه خورشید « عــــــفـــــــاف و حـــــجــــــاب » در برابر نسیم سکوت پرسروصدا .مجمع فرهنگی فاطمیون شهرستان لنجان. پیامک 590 آرمان کیمیای ناب عدالت جویان نسل بیدار صل الله علی الباکین علی الحسین آتش دل...تلک شقشقة هدرت ثم قرت... اللهم عجل لولیک الفرج میم مثل مغنیه ... غلط غو لو ت افسران مقاومت زازران هیئت حضرت علی اکبر(ع) شایگان♥®♥ دفترهای سبز دیار کریمان سه ثانیه سکوت دهاتی سخن آشنا رهبر بازمانده تنها مرتضی و ما آوینی عطش پایگاه فرهنگی دیدار دکتر علی حاجی ستوده حروف زیبای انگلیسی صبر و صلاة افاضاتی در حوالی جامعه و سیاست fazestan نرگس موسوی نکته هایی از قرآن سرباز ولایت مجمع فرهنگی فاطمیون شهرستان لنجان . محمود تــــــــــــالـــــــشـــــــــــــان نفس دوست خوب

به نام دوست که هرچه دارم از اوست

دوستان سلام

گفتن که دروغ کلید گناهان است . که اصل این مطلب یه حدیثه از معصومین .

ولی حالا اگه یه نفر عاشق باشه و انکار کنه یا نه به روی خودش نیاره به نظر شما دروغ گفته .

حالا یه چیز دیگه . یه روز یه جا نشسته بودم - یه جای خوب - ، یه بنده خدای آشنایی که دلش از من خیلی صافتر و پاکتر بود در حالی که یه پلاستیک شیرینی رو جلوی خیلی ها گرفته بود ، اون و جلوی من گرفت وبا کلی احترام گفت بفرمایید. منم گفتم ممنونم و میل ندارم . بعد اون رفیق با صفا، با صداقت تمام گفت یه دونه برای بهترین دوستت بردار. از حرفش و اون همه صداقتش مبهوت موندم و حیرتزده از اون شیرینی برداشتم. ولی حالا من مونده بودم و شیرینی و بهترین دوست ، دوست ...

حالا بذار بریم یه فاز دیگه

ماها معمولا با آدمای زیادی سروکار داریم که به خیلی هاشون میگیم دوست. توی ذهنمون هرکدوم رو در یه مرتبه ای از دوستی قرار می دیم بعضی رو خیلی نزدیک بعضی رو دورتر . فکر می کنید اون دوستی که ما خیلی خیلی به خودمون نزدیک می دونیمش حتی با هامون یه نسبتی هم داره اگه شما یه اشتباهی رو درباره اون یا حتی خودتون مرتکب بشین ودوباره و دوباره و باز هم دوباره اون اشتباه رو تکرار کنید چه برخوردی با شما کنه شما چه انتظاری ازش دارین . فکر نمی کنم کسی پیدا بشه که با این وضع ما رو تحمل کنه و لی ما آدما خیلی پر روییم و خودمونم اینو می دونیم . اما می گن یه نفر هست که همیشه چشم انتظار ماست هر بار ما درباره اون مرتکب اشتباه میشیم و بهش پشت می کنیم و لی اون چشماش رو روهم میذاره و میگه رفیق خوبم کجا ؟ بیا که هر وقت بیای من منتظرتم ... و انتظار که ما هیچ وقت نفهمیدیم یعنی چی و ای کاش ... فدای چشمان تو دوست خوبم.

.............................................................................

این یکی رو هم از رو کتاب کپی کردم ولی جالبه.

پیر بزرگ، را بسیار گفتی : دل رفت ، و دوست رفت! ندانم که از پس دوست روم ، یا از پس دل ؟

گفتا به سرُم ندا آمد که از پس دوست شو ، که عاشق را دل از بهر یافت وصال دوست باید . چون دوست نبود دل را چه کند؟

............................................................................

ومن بالاخره یک روز پا در بیابان حیرت می گذارم ، از سیم خاردارهای وجودم می گذرم حتی اگر تنم را چاک دهند شنها را در آغوش می کشم تا آبرو بگیرم و به عطر عشق متبرک شوم. مین های بغض را میبینم که تله اشان کرده اند و مین های پستی را که در زیر خاک پنهان . میدانم که اگر قرار باشد از زمین بگذرم همینهایند که مرا از زمین و زمان وا می رهانند و من خود پر پرواز ندارم . ای کاش که خداوند آن روز تمام چشم ها را بر من ببندد تا بی دغدغه ابرها پرواز کنم...


 

 

مطالب بالا شاید هیچ ربطی به هم نداشته باشن و لی یه ارتباط مهم با هم دارن و اونم اینه که حرف های یه دل هستن و حرف دل رو باید زد.

یا علی تا بعد


85/4/16::: 5:32 ع
نظر()